خدا بود و دیگر هیچ نبود
02 مرداد 1402 توسط S,bm
یکی از راه های اثبات وجود خدا،برهان فسخ عزائم است
امام حسين عليه السلام می فرماید
مردى در برابر امير المؤمنين عليه السلام برخاست و عرض كرد : اى امير مؤمنان ! خدا را به چه شناختى؟
حضرت فرمود : به بر هم زدن تصميم و در هم شكستن قصد و بازگشایی مشکلات و شکسته شدن نیت ها شناختم. وقتى قصد كارى كردم، ميان من و قصدم مانعى به وجود آمد و آنگاه كه تصميمى گرفتم، قضاى الهى با تصميم من ناسازگارى كرد .
پس دانستم كه تدبير كننده اى جز من وجود دارد .
وقتی حضرت علی با آن جا و جلال می فرماید خداوند را با فسخ عزائمم شناختم، پس باید پذیرفت که همه چیز همیشه متناسب با میل و خواست و تلاش ها و برنامه ریزی های ما جلو نخواهد رفت .
اینجاست که شاعر میگه:
هرچه دلم خواست نه آن می شود
هرچه خدا خواست همان می شود